سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مردی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت : «ای رسول خدا ! به من کاری بیاموز که چون انجامش دهم، خدا در آسمان، وزمینیانْ دوستم بدارند» .حضرت فرمود : «به آنچه نزد خداوند است، رغبت کن، تا خداوند دوستت بدارد و به آنچه نزد مردم است، بی میلی نشان بده، تا مردمْ دوستت بدارند» [امام صادق علیه السلام]

سینما امید
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: محمد حسن دانش سه شنبه 86 مرداد 9   ساعت 3:23 عصر

فیلم کوتاه به فیلم هایی اطلاق می شود که بین صد ثانیه تا چهل دقیقه است . البته این تعریف دقیقی نمی باشد . نخستین فیلم های تاریخ سینما فیلم های کوتاه بودند . سینمای کوتاه امروزه نیز در جهان وجود دارد و اندیشه ها و داستان ها را به صورت موجز بیان می کند . فیلمسازان بزرگی نظیر پیر پائولو پازولینی ، کن لوچ ، آلن رنه و ... سینما را با فیلم کوتاه شروع کردند . در ایران نیز بهرام بیضایی ، ناصر تقوایی ، عباس کیارستمی و ... سینما را با فیلم های کوتاه آغاز کردند . سینمای کوتاه جهان امروز به وسیله جشنواره های متعدد و شبکه های هنری تلویزیون ها به حیات خود ادامه می دهد. فیلم کوتاه در داخل افغانستان قبل از ده هی هشتاد معمول نبوده هر چند فیلم سازان افغانستان در خارج کشور اقدام به ساخت اینگونه فیلم ها نموده اند اما بصورت جدی با باز گشت فیلم سازان جوان از مهاجرت  ساخت فیلم کوتاه در افغانستان رایج شد و عمدتاً این فیلم ها با دور بین های دیجیتال ساخته می  شود .

امید پرودکشن یکی از مراکز بسیار فعال در عرصه ساخت فیلم های کوتاه میباشد که قبل از قالب امید پرودکشن بصورت آزاد فیلم اعضای این پرودکشن تولیدشده است . این پرودکشن در حال حاضر حدود 10 فیلم کوتاه مستند تولید نموده و همچنان در حال تولید میباشد .

و در آینده ای نه چندان دور جشنواره ای از فیلم های پرودکشن و دیگر فیلم سازان عرصه دیجیتال برگزار خواهند شد.

با ما باشید تا از تولیدات سینمای در افغانستان مطلع شوید .

با درود و تحیت به شما خوانند محترم

 

علی حقجو


نظرات شما ()

نویسنده: محمد حسن دانش دوشنبه 86 مرداد 8   ساعت 12:54 عصر

33 فیلم کوتاه در ونیز به نمایش  در می اید

برنامه بخش فیلم‌های کوتاه شصت و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز اعلام شد.
به گزارش «پایگاه خبری فیلم کوتاه» امسال 18 اثر برای دریافت جایزه شیر طلایی بهترین فیلم کوتاه با یکدیگر رقابت می‌کنند. این فیلم‌ها از 18 کشور مختلف از قاره‌های آسیا، اروپا، آمریکا و اقیانوسیه آمده‌اند.
این در حالی است که به جز بخش مسابقه، برنامه دیگری به چشم‌انداز سینمای مراکش اختصاص یافته است و 14 فیلم کوتاه از این کشور را به نمایش می‌گذارد.
همچنین یک فیلم با عنوان دکترین شوک ساخته یوناس کواران به تهیه کنندگی آلفونسو کواران فیلمساز مشهور مکزیکی در بخش خارج از مسابقه به نمایش درمی‌آید.
امسال مسابقه فیلم کوتاه جشنواره ونیز را یک هیات داوری سه نفره شامل سینماگرانی از فرانسه، مراکش و ایتالیا قضاوت خواهند کرد.
ریاست هیات داوری این رقابت بر عهده فرانسوا ژاک اوسانگ ، کارگردان، نویسنده و آهنگساز فرانسوی است که فیلم کوتاهش با عنوان سکوت امسال در بخش پانزده روز کارگردانان جشنواره کن به نمایش درآمد.
دو عضو دیگر هیات داوری یاسمین قصاری کارگردان اهل مراکش و روبرتو پرپینانی تدوین‌گر مشهور ایتالیایی و همکار برناردو برتولوچی، برادران تاویانی و مارکو بلوچیو هستند.

پایگاه خبری فیلم کوتاه


نظرات شما ()

نویسنده: محمد حسن دانش پنج شنبه 86 مرداد 4   ساعت 8:26 صبح

من از نام شاه و امپریالیزم می ترسم

مصطفی اعتمادی

 

 

من از دو چیز همیشه می ترسم ، ممکن است که این دو باهم تفاوت داشته باشند و حتا ارتباطی نیز نتوان میان آنها بر قرار کرد؛ یکی سرمایه داری یا امپریالیزم و دیگری شاه یا سلطنت .

در سیستم سرمایه داری همیشه ارزش ها بر معیار سود مادی تعیین می شود ، به همین خاطر است که انسان در چنین نظامی از تمام ابعاد معنوی و ارزشی خود خالی می شود و به یک حیوان مادی بدل می گردد. تاریخچه سرمایه داری برای جستجوی سود مادی و منابع بیشتر اقتصادی سر شار است از کشتار و در بند کشیدن انسان های زیادی در جهان .

شاه و سلطنت نیز از جهاتی می تواند با سرمایه داری شباهت پیدا کند. در نظام سلطنتی اصالت خانواده و فرد بر همه چیز ترجیع داده می شود و انسانهای دیگر به مثابه ابزار رفاه، عیاشی و تامین معیشت خانواده سلطنتی و سلطان به کار می روند . در افغانستان نظام های سلطنتی در یک بررسی کلی خصوصیت های که در بالا ارایه شد را دارا بوده اند. ملیتی که من به آن تعلق دارم به عنوان یک اقلیت قومی و مذهبی چه در دوران سلطنت ظاهر شاه و چه در دوران خاندان های سلطنتی دیگر قربانی شده ام . ما از حداقل حقوق شهروندی که دسترسی به آموزش عالی و سیدن به مناصب حکومتی بود، محروم بودیم و به صورت اخص در فاکولته های شرعیات،حقوق و علوم سیاسی و حربی پوهنتون نمی توانیستم درس بخوانیم . من فکر می کنم تفرقه و بد بینی که در لایه های مختلف جامعه افغانستان نهادینه شده محصول نظام سلطنتی و شاهی است، به ویژه سلطنت از نوع شرقی و افغانی اش که بزرگترین توهین به استعداد و شعور جامعه محسوب می گردد.


نظرات شما ()

نویسنده: محمد حسن دانش پنج شنبه 86 مرداد 4   ساعت 8:24 صبح

بدرود بی درود

 

سر انجام افسانه بی حماسه ظاهر شاه پایان یافت ووی در 93  سالگی دیده از جهان فانی پوشید و بسوی خانه ابدی اش رفسپار گردید که جز مراسم تشریفاتی مصلحتی و یادنامه های دروغین و افتخارات کاذب و القاب بی محتوا و تصنعی ، بدرقه راهش نخواهد شد. مردی که چهل سال  پادشاه گفته می شد اما فقط ده سال توانست حکمرانی کند زیرا در صغارت به پادشاهی برداشتندش و سی سال وقت به کار بود تا از قیمومیت عموها و عموزادگانش بدر آید و فرصت آنرا یابد که بی  وجود  ولی و سر پرست بر اریکه فرمانروایی تکیه زند . اما حتا در همین دوره کوتاه هم نتوانیست بدون رعایت مصالح خانوادگی اش کاری انجام دهد . ظاهر شاه در حالیکه جز تعلیمات نظامی آموزشی ندیده بود و به اقرار خودش فارسی را هم درست بلد نبود و سخنرانیهایش را که شخص دیگری برایش مونوشت از یاد می کرد  و یا از روی کاغذ می خواند ، پس از کشته شدن پدرش توسط عمویش شاه محمود خان از ترس اینکه هاشم خان داعیه سلطنت در سر نداشت باشد و در برابریک عمل انجام شده قرار بگیرد . پا دشاهی

ویرا اعلا ن نمود. این وضع حدود سی سال تمام در حالی ادامه یافت که ظاهرشاه فقط

اسما پادشاه بود و سردار محمد هاشم خان عموی بزرگ و مقتدر و خود کامه اش و سپس

شاه محمود خان عموی دیگرش و در آخر نیز سر دار محمد داوود پسر عمو و شوهر خواهرش زمام امور را بدست داشتند و تصامیم شا نرا به امضای وی مزین می کردند.

تا اینکه تضاد در ونی خانواده حکمران از سویی و اقتضاد شرایط داخلی و او ضاع بین المللی

از جانبی ، خانواده حکمران را بر آن داشت که سنت  خانوادگی اش مبنی بر در اختیار داشتن سلطنت و حکومت ، را بشکند و به نحوی از انحا و از روی ناگزیری و آنهم به صورت عوام فریبانه و نمایشی و گزینشی و ناقص، دموکراسی را بپزیرد. لازمه چنین کاری طبعا کنار رفتن داوود خان بود که سیاستهایش افغانستان را در محاصره اقتصادی پاکستان قرار داده بود. بنا بر این حتا آن دموکراسی نیم بند دهه چهل تحفه ای کاغذی ای بود که ظاهر خان از روی نا چاری و به امید اینکه دادنی گرفتنی نیز هست ، چنانچه دموکراسی دوره شاه محمود بود، به مردم افغانستان داد. اما از بخت بد پیش از آنکه آنرا باز ستاند ، دزد سوم خرشانرا زد و برد و سردار محمد داوود به آن پایان دادند . ظاهر شاه پس از شکست کوشش های اولیه اش علیه کودتا ، به داوود خان بیعت کرد در حالیکه داوودخان در سخنرانی هایش تمامی دوران سلطنت را محکوم می نمود. این بخاطار آن بود که داوود خان عضو خانواده و پسر عمویش بود و از طرف دیگر ظاهر شاه چنانچه در مصاحبه اش با بی بی سی گفته بود از ادامه سلطنت هم خسته شده بود.

در طول دوران جهاد ظاهر شاه هر گزموقع نیافت تا سهمی را بخود اختصاص دهد زیرا ضیا الحق که رهبر اصلی جهاد بود و یرا به مرگ تهدید نموده بود . با وجود آن در مصاحبه ها و اعلامیه هایش از بر حق بودن مقاومت مردم و محکومیت اشغالگران و کودتا چیان مزدور آنان سخن گفته و تدویر لویه جرگه را تنها راه حل مساله می دانست . این هم باید گفته آید که ظاهر شاه با وجود دم جنبانی های دکتر نجیب و یارانش هر گز به آنان روی خوش نشان نداد و بر خلاف رهبران جهادی که بر خی با شورویها و بعضی با عوامل و ایادی آنان رابطه  ها داشتند ، با آنان از در سازش پیش نیامد.

روزنامه 8 صبح


نظرات شما ()

نویسنده: محمد حسن دانش چهارشنبه 86 مرداد 3   ساعت 3:24 عصر

عکس تجلیل از روز معارف، استادیوم ورزشی کابل-افغانستان از نجیب الله مسافرکبوترصلح و چکمه سربازان دوعنصر نمادین مهم هستند که به این عکس معنا می دهند. اما ظرافت و قدرت کار عکاس درگرفتن عکس در لحظه بسیار مهمی که حالت و حرکت کبوتر با بدن سربازان یکسان است.

این عکس در مسابقه شهرمن  که از طرف بی بی سی بر گزار شده بودمقام دوم را کسب کرده است

نظرات شما ()

نویسنده: محمد حسن دانش سه شنبه 86 مرداد 2   ساعت 11:22 صبح

ششمین جشنواره سینمای مهاجرت در تورونتو
با مهاجرت، فرهنگ مهاجرت هم می آید. فرهنگ آدم هایی که از شهر و دیار خود دل می کنند و به کشور دیگری که مردم آن زبان و دین و رنگ و آداب متفاوتی دارند، کوچ می کنند. در "دهکده جهانی" شهرها پر از آدم های گوناگون است. آدم هایی با پوست و رنگ و نژاد مختلف که گاه در لباس یک دستفروش و گاه در مقام استاد دانشگاه و دکتر و مهندس و وکیل در کشور میزبان قرار گرفته اند. اما آنچه همه این آدم ها به طور مشترک دارند، "پیشینه" و "فرهنگ" غیربومی است. آنها حتی زبان مردم آن شهر را با "لهجه" صحبت می کنند.
 
.

ششمین جشنواره سینمای مهاجرت (که به نام جشنواره سینمای دیاسپورا هم شناخته می شود) به همت شهرام تابع محمدی و با کمک جمعی از داوطلبان در تورنتو برگزار شد. این جشنواره با نمایش فیلم هایی ناب از کارگردان های بزرگ و از کشورهای مختلف، فرصت نادری را برای سینمادوستان شهر فراهم کرد تا فیلم هایی جذاب و کمیاب را در سالن های سینما تماشا کنند.

معیار شرکت فیلم ها در جشنواره آن است که یا توسط فیلمسازی مهاجر ساخته شده باشند یا موضوع آنها درباره آدم های مهاجر و زندگی آنان باشد. شهرام تابع محمدی این جشنواره را فرصتی برای آشنایی فرهنگ ها با یکدیگر می داند. او که معتقد است مهاجرت موجب گونه گونی و تقابل فرهنگی است، می گوید: "موج مهاجرت در قرن بیستم و مهاجرت آدم ها از کشورهای جنوب به شمال، باعث انتقال فرهنگ و هنر کشورها به یکدیگر هم شده است. در کنار این انتقال، فرهنگ و سینمایی به وجود آمده است که هویت مشخص خودش را دارد."

بعضی از موضوع های سینمای مهاجرت مسئله سردرگمی، جستجوی هویت جدید، انکار گذشته، و ناتوانی در پذیرش فرهنگ و هویت تازه است. تابع محمدی معتقد است که این موضوع ها به خصوص در کارهای فیلمسازان ایرانی مهاجر زیاد دیده می شود. دلیل آن هم این است که جامعه مهاجر ایرانی جامعه ای نسبتا جوان است و هنوز هویت خود را پیدا نکرده است. با این حال تعداد فیلمسازان مهاجر ایرانی به نسبت جمعیت ایرانیان مهاجر خیلی زیاد است و بسیاری از آنها توانسته اند اعتبار بین المللی کسب کنند.

از فیلم های شاخص جشنواره امسال
از فیلم های شاخص جشنواره امسال "ماندرلی" اخرین ساخته لارس فون تریر بود که سه گانه او را کامل می کند

یکی از نمونه های این فیلمسازان رضا پارسا فیلمساز ایرانی مقیم سوئد است که از فیلمسازان معتبر سینمای سوئد محسوب می شود و تنها فیلمساز ایرانی است که جایزه اسکار برده است. آن هم برای فیلم کوتاه مرز. از دیگر نمونه ها رضا باقر است که فیلم های او هر سال در سوئد از پرفروش ترین ها می شوند. از دیگر فیلمسازان مهاجر ایرانی می توان به رامین بهرانی و کاوه زاهدی در آمریکا، هوشنگ الهیاری در اتریش، داریوش شکوف و سهراب شهید ثالث در آلمان، میترا فراهانی در فرانسه و شورش کلانتری، شاهین پرهامی و مسعود رئوف در کانادا اشاره کرد.

سینمای مهاجر همچنین به موضوع عدم درک آدم ها از همدیگر می پردازد. عدم درک و بدفهمی معمولا ناشی از تفاوت فرهنگی و تفاوت زبان است که در واقع ابزار اصلی ارتباط بین آدم هاست. مهاجرت گاهی باعث بن بست هویتی آدم ها نیز می شود. مثلا فیلم یاسمن درباره یک دختر ملسمان پاکستانی است که در لندن خود را یک پاکستانی می بیند و در پاکستان به عنوان دختری که در غرب زندگی کرده است جایگاهی در جامعه سنتی ندارد. یا فیلم بی حجاب داستان یک دختر همجنسگرای ایرانی در آلمان است که نه می تواند به ایران بازگردد و نه در جامعه آلمان پذیرفته می شود.

گذشته از موضوع مهاجران جشنواره سینمای مهاجرت، فرصت نادری را برای دیدن فیلم های بسیار خوب سینمای دنیا فراهم می کند. از فیلم های شاخص جشنواره امسال ماندرلی اخرین ساخته لارس فون تریر بود که سه گانه او را کامل می کند. این فیلم نیز مانند داگویل به کلی در یک استودیو فیلمبرداری شده است. فیلم تقابل سیاهان و سفیدپوستان را در مزرعه ماندرلی در تگزاس بررسی می کند که ۷۰ سال پس از لغو قانون برده داری، هنوز برده داری در آن رواج دارد.

یکی از جالب ترین فیلم های جشنواره مستند گیتمو بود که در طی سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ ساخته شده است. این مستند سعی می کند که به پشت دیوارهای زندان "گوانتانامو بی" در کوبا نفوذ کند. این زندان نظامی مخوف آمریکا که تعداد زیادی از افراد مشکوک به "تروریسم" را در خود جای داده است، ظاهرا تمام قوانین کنوانسیون ژنو را لغو می کند اما سیستم آن به شکلی طراحی شده که هیچ کس، نه زندانبانان، نه بازجویان و نه حتی زندانیان آزاده شده، حاضر به صحبت کردن درباره وقایعی که در آن می گذرد نیستند.

فیلم من یک معتاد به سکس هستم ساخته کاوه زاهدی بسیار شبیه کارهای وودی آلن و ژان لوک گدار است. این فیلم یک اتوبیوگرافی است، که با بردن تماشاگر به پشت صحنه زندگی کارگردان و فیلم، او را به شکل بامزه ای با حوادث فیلم درگیر می کند.

"زندگی یک معجزه است" شاهکار امیر کوستوریکا درباره جنگ است و دعوای بوسنایی ها و سرب ها

فیلم واه واه ساخته ریچارد گرنت هم زندگی کارگردان را در سنین ۱۱ تا ۱۴ سالگی در سوآزیلند پی می گیرد. ریچارد از اقلیت سفید پوست و انگلیسی این کشور آفریقایی است. او شاهد جدایی دردناک پدر و مادرش است. همزمان با این ماجراها، وقایع اجرای یک نمایش که ریچارد هم در آن نقشی دارد، نامادری هنرمند، مادر خودستا و پدر الکلی همه در هم گره می خورند و فیلمی بامزه، عمیق و دوست داشتنی را پدید می آورند. ریچارد نامادری مهربانش را به مادرش ترجیح می دهد اما می داند که پدرش در تمام عمر هرگز دست از عشق مادر دست برنداشته است.

زندگی یک معجزه است شاهکار امیر کوستوریکا درباره جنگ است و دعوای بوسنایی ها و سرب ها. اما همه فیلم پر از زندگی است. حتی جنگ هم بخشی از زندگی است و چیزی است که آدم ها را در موقعیت های تازه قرار می دهد و بزرگ می کند. این فیلم نیز مانند فیلم های اولیه او محیطی روستایی دارد اما در عین حال آشفتگی شهری زیرزمین نیز در آن مشاهده می شود. فیلم درباره زندگی با همه روزمرگی، شادی، تنهایی، حماقت، غصه، دلهره، و خوشبختی هایش است و عشق را معجزه زندگی نشان می دهد. وسواسی که در جزئیات به کار رفته است، مثال زدنی است.

زندگی یک معجزه است حسن ختام ششمین جشنواره سینمای مهاجرت هم بود.

منبع : بی بی سی فارسی


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خوشه های گندم محصول امید پرودکشن
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
6419 :مجموع بازدیدها
0 :بازدید امروز
4 :بازدید دیروز
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
سینما امید
محمد حسن دانش
امید پرودکشن یک مرکز خصوصی،فرهنگی و هنری می باشد که در راستای ساخت فیلم های مستند ، داستانی و ساخت اعلانات تلویزیونی و تیزر های تبلیغاتی و برنامه های تلویزیونی فعالیت می نمایند. امید پرودکشن به همت یکعده از سینما گران و فیلمسازان مسلکی بعد از ختم پروسه دوره مهاجرت در افغانستان ایجاد گردیده و کادر کاری آن کاملاًمسلکی و اکادمیک می باشد امید پرودکشن برخوردار از وسایل مدرن حرفه ای برای اجرای تولیدات سینمای ِ تلویزیونی می باشد. تزرهای تبلیغاتی و اعلانات تلویزیونی به شکل ساده و تیری دی مکس ( سه بعدی ) طبق سفارش و در خواست پیشنهاد کننده ساخته می شود . محمد حسن دانش منشی امید پرودکشن
لوگوی خودم
سینما امید
لینک دوستان
حسن دانش
پایگاه خبری فیلم کوتاه
بنیاد سینمای فارابی
صفحات اختصاصی
بایگانی نوشته ها
معرفی فیلم های تولید شده در امید پ
علی حقجو
رضا انتظار
تابستان 1386
اشتراک